تورنس آموزش مهارتهاي زير را براي ايجاد خلاقيت ضروري مي داند که لازم است مورد توجه معلمان و والدين قرار گيرد :

1.    بررسي راههاي مختلف : با برسي راههاي بيشتر در حل مسئله ، امکان يافتن راه حلهاي مناسب و بهتر بيشتر خواهد شد . بطور مثال معلمي که با وجود تفاوتها ي فردي دانش آموزان همواره از روش تدريس معيني استفاده مي کند ، موفقيت چنداني بدست نخواهد آورد . براي رسيدن به راه حلهاي هر چه بيشتر لازم است از قضاوت و داوري و انتقاد نسبت به ايده ها اجتناب کرد و محدوديتي براي طرح ايده ها اعمال ننمود. براي ايجاد اين مهارت، معلمان مي توانند سئوالهايي طرح نمايند که فرا گير را به تفکر عميق به مسئله وادارد .سئوالهايي که با پاسخ بلي يا خير تکميل نشود. علاوه بر اينها، معلم مي تواند دانش آموز را به توجه به جنبه هاي مختلف يک مسئله وادارد. زيرا توجه به جنبه هاي بيشتر امکان دستيابي به راه حلهاي بيشتر را ممکن مي سازد.

2.    ابتکار : معمولا از طريق حذف تفکر عادي و با انديشيدن به چيزهاي غير معمولي ، غير عادي ، ابتکار ممکن مي شود. بازي با پيچيدگي و ابهامات ، همراه با ترکيب ايده ها و خيال پردازي مي تواند موجب بروز ابتکار شود .

      معلمان و والدين مي توانند از دانش آموز بخواهند درمورد پاسخ خود به يک مسئله توضيح دهند وآن را ارزيابي کنند. و سپس مجددا مسئله را تعريف کرده و به راه حلهاي ديگر بينديشند. براي تحريک افراد به طرح پاسخهاي ابتکاري لازم است مسئله اي مطرح شود که از نظر آنها اهميت وارزش کافي داشته باشد.

3. توجه به عواطف: عواطف وعوامل غير معمول نقش اول را در خلاقيت بازي مي کنند . عواطف مي توانند تسهيل کننده يا باز دارنده باشند. معلمان  مي توانند از طريق اجراي نمايشهاي خلاق، فراگيران رابلحاظ عاطفي درگيرنمايند .

4- تجسم قوي :توانايي تجسم اشياﻋ ، مفاهيم و فرايندها يکي از عوامل تعيين کننده در خلاقيت مي باشد. چگونگي اين تصاوير نيز اهميت بسياري دارد. هر چه تصاوير روشن، قوي ، زنده و متنوع باشد ،  امکان ابداع و ابتکار بيشتر است. معلمان مي توانند با استفاده از نقاشي، دستکاري اشکال ، تحريک کنجکاوي درمورد يک عکس يا ساير وسايل تجسمي  و ترغيب به تجسم آنچه خوانده مي شود ويا بيان مي شود و همچنين توسط انجام بازيها اين مهارت را افزايش دهند.

5- درک اصل مطلب : در اين روش ، فرايند تفکري که به تحليل اطلاعات مي پردازد و موارد غير اساسي و بي مورد و غير مفيد را رها کرده و به اطلاعات اساسي ومهم در مسئله مي پردازد ، محور کار قرار مي گيرد . معلمان مي توانند  براي رشد اين مهارت ازدانش آموزان بخواهند مطلب يا داستاني را بخوانند و اصل مطلب را نقاشي کنند يا به شکل شعار يا شعر درآورند ، يا اينکه آن را خلاصه نمايند.

6- تخيل : بسياري از ابداعات ، اختراعات، حاصل تخيل است. بسياري از داستانهاي تخيلي امروزه واقعيت پيدا کرده اند. معلمان مي توانند از دانش آموزان بخواهند که خود را جاي ديگري قرار دهند ، داستانهاي علمي – تخيلي بخوانند و يا بنويسند ، نمايشهاي خلاق اجرا کنند.                  

7- تعويض قضاوت : اجتناب از قضاوت فوري ، يک مهارت اساسي درخلاقيت است. براي اينکه داوري فوري درمورد يک راه حل ، مانع از يافتن راه حلهاي ابتکاري مي شود. معلمان مي تواند به دانش آموزان بياموزند که زود به داوري نپردازند، براي داوري تمام عوامل را درنظر بگيرند، به نتايج و به اهداف مسئله، توجه کنند، و راههاي مختلف را بررسي نمايند.   

8- شوخ طبعي : شوخ طبع کسي است که به خود وديگران فراتر بنگرد. شوخ طبعي مربوط ساختن مسئله بي ربط و نامتناسب است که خلاف آداب معمول است. ترکيب کردن احساسات متضاد است. معلمان براي تقويت اين مهارت بايد خنده را مجاز بدانند و شوخ طبعي در بحث و نوشته ها را تاييد کنند.

9- نگاهي دوباره : نگرش متفاوت به مسائل مي تواند منجر به خلاقيت شود. يکي از روشهايي که معلمان دراين زمينه مي توا نند بکارببرند، استفاده از روش تغيير نقش است ، بطورمثال از دانش آموز بخواهند که خودرا جاي معلم قرار دهد.